فکر می کنم از کلاس سوم دبستان من با این مشکل رو به رو بوده ام تا الان
اونم شاخ
ببین شاخ ها - دروغ نمی گم - اسمش در فارسی ( کیست ) هست ، ولی خب ما بهش می گیم شاخ
تقریبا از سال سوم دبستان من این شاخ رو داشتم ولی خب تا الان باهاش راه اومدم تا این ک امسال یعنی 95/12/5 شروع کرد به درد گرفتن و بزرگ شدن - خدایی این ان قدر درد می کنه و می سوزه ک اتش جهنم ادم رو این قدر نمی سوزاند .
خلاسه داشتم باهاش سر می کردم ک یک روز درد اش خیلی از روز های قبلی بیشتر شد و دیگر نمی تونستم درد اون رو تحمل کنم - چند روزی باهاش راه امدم اما دیدم نخیر خوب نمیشه ک هیچ بیشتر دارد درد می کنه
خلاصه سرتان را درد نیاورم .
بعد از چند روزی از اون درد گذشت - یک روز وقتی خوابیده بودم سرم خورد به در ماشین و خون اومد این شاخ ما - درد زیادی داشت - اون روز تمام نشد این خون همین جوری داشت می اومد بدون این ک این خون بند بی اید .
چند روزی این جوری بودو برای این ک بهتر بشه روش عسل و ... می زدیم ک بهتر بشه - خوب شد ولی در روز 95/12/20 نمی دونم کی زد - جلسه قران بودیم - یکی سفت زد توی سرم بعد شد پر خون سرم - الان هم حوصله زیاد ندارم ولی خب درد می کنه دعا کنید بهتر بشه و از دست این شاخ راحت بشم
خدایا هر کسی از این شاخ ها دارد را خوب کن .
برچسب : نویسنده : 0icando5 بازدید : 132